Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما،امام على عليه السلام فرمودند نجات و رستگارى در سه چيز است :

پايبندى به حقّ، دورى از باطل و سوار شدن بر مَركب جدّيت.

راه تشخیص حق

هر انسان دردمند و بیدارى در هر زمان و جامعه‏ اى، در پى شناخت‏ حق و باطل است تا بتواند راه حق را برگزیند و به سعادت و رستگارى نایل آید ، پس براى رسیدن به حق، باید پیرو قرآن و سنت‏ بود و بدون کسب صلاحیت لازم، از گرفتار شدن در باتلاق‏هاى شبهات و چون و چراهاى بى‏ فرجام دورى کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

توجه به بزرگ‏ترین معیار حق - یعنى پیامبرصلى الله علیه وآله و امامان معصوم‏ علیهم السلام، به ویژه مولا على ‏علیه السلام - در وساطت نزول فیض و رحمت ‏حق و دفع موانع حق، امرى حتمى و لازم است.

حق و باطل

 معناى «حق و باطل‏» در کلام حضرت على علیه السلام

حضرت على علیه السلام مى‏ فرماید: «براى هر حقى باطلى نیز قرار داده‏ اند. » و در عبارت دیگرى از «حق و باطل‏» چنین یاد مى‏ کنند: «دایره حق در توصیف و بیان، از هر چیزى وسیع‏تر است، ولى به هنگام عمل از روى انصاف، مجال آن از همه چیز تنگ‏تر و کم‏ وسعت‏ تر است. » 

على علیه السلام در این عبارات مى ‏فهماند که در تعریف لفظى از «حق‏» ، هر کس به اندازه وسع خود با زیباترین واژه‏ ها به توصیف آن مى‏ پردازد، ولى این‏ها جز تعریف لفظى چیز دیگرى نیست و اصل «حق‏» وقتى معنا مى‏ شود که از سر انصاف و عمل به آن نگاه کنیم. مولاعلیه السلام در کلام کوتاه دیگرى به زیباترین وجه از «حق و باطل‏» یاد مى‏ کند: «حق سنگین، اما گواراست و باطل سبک، اما بلاخیز و مرگ‏ آور» .

معیارهاى شناخت‏ حق و باطل

در بسیارى از خطبه ‏ها و نامه‏ ها و حکمت‏هاى حضرت على‏ علیه السلام به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به مصادیق و معیارهاى حق یا باطل اشاره شده است:

الف - راه مستقیم

راه خدا; همان راهى که خداوند براى سعادت انسان تعیین مى‏ کند، راه حق و جز آن باطل است. به عبارت دیگر، اگر بپذیریم که خالق مهربان انسان را بیهوده نیافریده و برنامه و هدف زندگى شایسته ‏اى براى او مشخص نموده، پس منشا راستین حق و تعیین‏ کننده معیار شایسته براى شناخت‏ حق همان آفریننده بزرگ هستى است. در نهج ‏البلاغه مى‏ فرماید: «انحراف به راست و چپ گم‏راهى و ضلالت (باطل) است و راه مستقیم و میانه جاده وسیع حق. »  مسلم است آن‏جا که على ‏علیه السلام از خدا مى‏ خواهد تا دل‏هاى همه به سوى‏ حق متوجه شود، منظورش‏ روى‏ آورى قلبى‏ به‏ سوى خداست: «خداوند دل‏هاى ما و شما را به سوى حق (راه راست) متوجه سازدو شکیبایى و استقامت و تحمل حق را به ما الهام‏ کند.

ب- اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله

اهل بیت پاک رسول خدا علیهم السلام پس از پیامبرصلى الله علیه وآله، در کنار قرآن و به عنوان مفسر و معلم قرآن و داناترین افراد به سیره و سنت رسول خداصلى الله علیه وآله راهنمایى امت را بر دوش دارند و همچون پرچم و نشانه، محور حق مى ‏باشند و افراد باید خود را با این محور بسنجند تا متوجه شوند چه قدر بر حق منطبق هستند. بدیهى است که باید به گونه ‏اى پیرو آنان بود که نه از آنان پیش‏تر افتاد و نه عقب‏ تر از آنان قرار گرفت که نجات انسان تنها ملازمت و هم‏راهى با آنان است: "و خداوند در میان ما - اهل بیت ‏علیهم السلام - پرچم و نشانه حق را برافراشت; هر که از آن پیش افتاد، از دین خارج شد و هر که با آن مخالفت کرد، نابود گردید و فقط هر که با آنان هم‏راهى نمود، به حق پیوست."

این خاندان پاک و معصوم همان کسانى هستند که ذره‏ اى از حق منحرف نشده ‏اند. از این ‏رو، معیار شایسته حق و آیین الهى‏ اند و راهشان‏ ادامه سیره‏ رسول گرامى‏ صلى الله علیه وآله وبازدارنده ‏ازهرگونه تحریف و گمراهى است.

نهج البلاغه معرف امام علی علی السلام 

امیرالمؤمنین علیه السلام; بزرگ‏ترین نماد حق، هرچند هیچ‏کس نمى‏ تواند حق مطلب را درباره على ‏علیه السلام و حق بودن وى ادا کند، ولى نهج ‏البلاغه آکنده از کلام گهربار آن حضرت است‏ که درموردحق ‏بودن خودماراراهنمایى‏ مى‏ کند. در بسیارى از موارد، مولاعلیه السلام با اطمینان و قاطعیت و با سوگندى که از جانب صادق‏ترین انسان گفته شده است، درباره خود چنین تعبیراتى دارد: «سوگند به آن که جز او آفریدگار و معبودى نیست، بدون هیچ تردیدى، بدانید که من در جاده حق قرار دارم و مطمئن باشید که آن‏ها (مخالفان و دشمنان على‏ علیه السلام) در لغزشگاه باطل قرار دارند. »

هیچ شک و تردیدى نیست که براى شناخت‏ حق از باطل و اهل حق از اهل باطل، حضرت على‏ علیه السلام ملاک و معیار شایسته و بارزى است که هر که در فکر و عمل، صادقانه و عاشقانه، با على‏ علیه السلام و سخنان او هماهنگ و هم‏گام و تابع و پیرو باشد، به حق نزدیک است و هرچه احساس دورى و غربت از على‏ علیه السلام کند و عمل و فکر على‏ علیه السلام برایش نامانوس آید، از حق نیز دور شده، به باطل روى آورده است. به عبارت دیگر، نگرش هر کس نسبت‏به على‏ علیه السلام، حق و باطل بودن خود را نشان مى‏دهد.

نباید فراموش کرد که منظور از «على‏» علیه السلام تنها یک نفر نیست، بلکه حضرت على‏ علیه السلام سر سلسله امامت و ولایت و تداوم‏ دهنده حقیقت‏ برگزیدگى خدا و رسالت در میان مردم است. آرى، على شایسته ‏ترین مردم و بر حق ‏ترین آنان است. خود آن حضرت بارها به مناسبت‏هاى گوناگون، مردم را به این مهم متوجه مى‏کرد و مى ‏فرمود: «شما خوب مى‏دانید که من برحق‏ ترین مردم هستم و از همه مردم شایسته‏ ترم. ».

بیشتر بخوانید :ترویج سبک زندگی دینی در جهان ضرورت دارد

شرط سوم موفقیت ، جدیت در کار

عمل و كار، در ادبيات قرآني و اسلامي ما، يك رتبه والايي دارد. البته كار، فقط كار در كارخانه يا مزرعه يا بخش هاي ديگر نيست؛ اما عمل صالح كه در قرآن اين همه بر روي آن تكيه شده است، شامل اينها هم هست. يعني شما وقتي كاري انجام مي دهيد كه با وجدان كاري همراه است، با احساس مسئوليت همراه است، با جديت و تلاش همراه است، با نوآوري همراه است، با هدف اداره زندگي يك عائله همراه است، خود اين، يك عمل صالح است ـ «الّا الّذين امنوا و عملوا الصّالحات»

عمل صالح شامل اينها هم هست؛ چه بهتر از اين؟ چه بهتر از اينكه انسان مشغول كسب و كاري است كه درآمد زندگي او وابسته به آن است؛ در عين حال همين كار عمل صالحي است كه در قرآن، عِدل ايمان قرار داده شده است.اما توجه به برخی از نکات هم می تواند بر ثبات و  جدیت در کار موثر باشد.

شاید تا به حال به پروژه های زیادی را دیده باشید که کلید خورده اند و شروع پرقدرتی را داشته اند اما به مرور زمان و رفته رفته روند رو افولی را پی گرفته و از حرکت و پیشرفت بازایستاده اند. عوامل زیادی می توانند در این قضیه دخیل باشند اما بی شک مهم ترین آن ها جدیت در کار می باشد. مواردی که در این امر دخیل هستند از جمله موارد زیر هستند:

 کاری را شروع کنید که برایش انگیزه دارید!

انگیزه مهم ترین ویژگی برای حفظ پشتکار شما در انجام هر کاری می باشد. اگر شما انگیزه کافی داشته باشید، بارها و بارها شکست را پشت سر می گذارید و مجددا شروع می کنید. اما مسئله ای که در این میان خودنمایی می کند این است که شما نباید انگیزه را با هیجانی که در شروع هر کاری وجود دارد اشتباه بگیرید! در وهله اول علاقه خود را بسنجید و به حس درونی خود توجه کنید، کاری را شروع کنید که به آن علاقه مندید. اگر کاری که میخواهید انجام دهید با علایق شما ارتباط مستقیم دارد، آن می توانید انگیزه ای پایدار و مثبت باشد.

 لقمه بزرگ تر از دهانتان بر ندارید!

درست است که حس کمال طلبی شما را به برداشتن گام های بزرگ مشتاق می کند اما این عاقلانه نیست. برای این که بتوانید با جدیت کار خود را ادامه دهید نیاز دارید تا هر چند مدت حدلاقل یک بار نتیجه ای مثبت و یا پیشرفتی قابل توجه را شاهد باشید که این مهم برای کارهایی که در توانتان نباشد ممکن نیست. پیش از شروع کار شرایط را بسنجید و تصمیم عاقلانه بگیرید.

 یک گروه تشکیل دهید

تحقیقات نشاد می دهند زمانی که شما به تنهایی پروژه ای را پیش می برید، احتمال رها کردن آن در ابتدا و یا اواسط کار زیاد است. اما کار کردن با یک گروه این احتمال را تا حد قابل توجهی کاهش می دهد.

زمان بندی را فراموش نکنید

زمان بندی یکی از مهم ترین عوامل برای پیشرفت و مدیریت کار می باشد. وقتی که بدانید تا زمان مشخص باید قسمتی خاص از پروژه را انجام دهید، به شکل جدی تری به قضیه نگاه می کنید و آن را امری واجب برای خود می دانید. پس همیشه این نکته را برای خود رعایت کنید و از همین امروز به زمانبندی کار ها توجه بیشتری داشته باشید.

به نتیجه فکر کنید

انسان هر تلاشی را که انجام می دهد در راستای رسیدن به هدف، انگیزه و نتیجه کار است. زمانی که احساس بی رمقی و سستی در کار به شما دست داد، به نتیجه کار فکر کنید و انگیزه ای که در ابتدا داشتید. این ها باعث می شود تا مجددا به انرژی لازم دست یابید.منبع 1:سایت انسان دات آی آر، منبع 2: سایت پژوهش دات آی آر، منبع 3: سایت شغل نت دات آی آر

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: سبک زندگی اسلامی رمز موفقیت الله علیه وآله علیه السلام الله علیه حق و باطل حضرت على

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۲۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم

بیشترین روایاتی که در ارتباط با شهر مقدس قم و قمی ها بیان شده از امام صادق(ع) است که در مناسبت‌های مختلفی از این شهر و اهل آن به نیکی یاد کرده و تعابیر بی‌نظیری را برای شهر قم بیان کرده‌اند. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، شهر مقدس قم از شهرهایی است که از صدر اسلام مورد توجه معصومین علیهم السلام بوده و روایات فراوانی از پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) گرفت تا امام هادی و امام عسکری علیهما السلام راجع به شهر مقدس قم و ویژگی‌های آن بیان شده که این شهر را به مقصدی برای مهاجرت اصحاب و یاران اهل بیت تبدیل کرده و اهل آن را مورد تحسین و تمجید قرار داده اند.

بیشترین روایاتی که در رابطه با شهر مقدس قم و قمی ها بیان شده است از امام صادق علیه السلام است که در مناسبت های مختلفی از این شهر و اهل آن به نیکی یاد کرده و تعابیر بی نظیری را برای شهر قم بیان کرده اند به صورتی که شهر قم را شهر منتخب خداوند و حرم اهل بیت، پناهگاه فاطمیون و محل امن شیعیان دانسته و ضمن تشویق مؤمنان به مهاجرت به قم اهل قم را مردمی نجیب، عالم، دیندار، پیکارجوی در راه خدا و یاوران امام عصر(عج) معرفی کرده اند.

این نوشته به 19 روایت از امام صادق(ع) و به برخی از ویژگی های این شهر مقدس از نگاه امام صادق علیه السلام می پردازیم.

1. قم حرم اهل البیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ لِلَّهِ حَرَماً وَهُوَ مَکةَ، وَانَ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ الْمَدینَةُ، وَانَّ لِامیرِالْمُؤْمِنینَ حَرَماً وَهُوَ الْکوفَةُ، وَانَّ لَنا حَرَماً وَهُوَ بَلْدَةُ قُمْ، وَسَتُدْفَنُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ اوْلادی تُسَمّی فاطِمَةُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قالَ الرَّاوی: وَکانَ هذا الْکلامُ مِنْهُ قَبْلَ انْ یولَدَ الْکاظِمُ علیه السلام؛ خداوند حرمی دارد که مکه است، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله هم حرمی است و آن مدینه است، حرم امیرالمؤمنین علیه السلام کوفه و حرم ما اهل البیت شهر قم است. بزودی در قم، زنی از فرزندان من به نام فاطمه دفن می شود که هر کس مرقد او را زیارت کند بهشت بر وی واجب می گردد. راوی گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از تولّد امام کاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بیان کرد». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 41)

2. قم مدفن شفیعه شیعیان

امام صادق علیه السلام فرمود: «تُقْبَضُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدی اسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسی، وَتَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ در شهر قم زنی از فرزندان من رحلت می کند که نام او فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است، و تمام شیعیان من (که شایسته شفاعت باشند) با شفاعت این خانم وارد بهشت می شوند». (بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 59)

3. قم و زائران بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ زِیارَتَها تَعْدِلُ الْجَنَّةَ؛ بی شک (ثواب) زیارت مرقد حضرت معصومه علیها السلام برابر با بهشت است». (بحارالانوار ج 48، ص 317)

4. قم منتخب خدا

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ اللَّهَ اخْتارَ مِنْ جَمیعِ الْبِلادِ کوفَةَ وَ قُمْ وَ تِفْلیسَ؛ خداوند ازمیان تمام شهرها، کوفه، قم و تفلیس را برگزیده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 25)

5. قم حجّت خدا بر همه دنیا

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ اللَّهَ احْتَجَّ بِالْکوفَةِ عَلی سائِرِ الْبِلادِ، وَبِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اهْلِها عَلی غَیرِهِمْ مِنْ اهْلِ الْبِلادِ، وَاحْتَجّ بِبَلْدَةِ قُمْ عَلی سایرِ الْبِلادِ وَبِأَهْلِها عَلی جَمیعِ اهْلِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ مِنَ الْجِنّ وَالْإنْسِ، وَلَمْ یدَعِ اللَّهُ قُم وَاهْلَه مُسْتَضْعَفاً بَلْ وَفَّقَهُمْ وَایدَهُمْ.. وَسَیأْتی زَمانٌ تَکون بَلْدَةُ قُمْ وَاهْلُها حُجَّةً عَلَی الْخَلائِقِ وَذلِک فی زَمانِ غیبَةِ قائِمِنا علیه السلام الی ظُهُورِهِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَانَ الْمَلائِکةَ لَتَدْفَعُ الْبَلایا عَنْ قُمْ وَاهْلِهِ، وَما قَصَدَهُ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا قَصَمَهُ قاصِمُ الْجَبَّارینَ؛ خداوند کوفه را بر دیگر شهرها، و مؤمنین آن را بر مؤمنان سایر سرزمینها حجّت قرار داد و شهر قم را بر سایر شهرها و مردم آن را بر همه اهالی شرق و غرب عالم، از جن و انس، حجّت قرارداد. خداوند شهر قم و مردم آن را مستضعف و ناتوان رها نکرده، بلکه به آنان توفیق داده و آنها را تأیید کرده است. روزگاری خواهد آمد که شهر قم و مردمان آن بر دیگر مردمان حجت باشند. آن روزگار در زمان غیبت قائم ماست تا زمان ظهورش. اگر چنین نبود زمین، اهل خود را در کامش فرو می برد. فرشتگان بلایا را از قم و مردم قم دور می کنند. هیچ ستمگری قصد بدی نسبت به آنان نکند، مگر آن که درهم شکننده ستمگران او را در هم شکند». ( بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 22)

6. قم معدن علم و دانش

امام صادق علیه السلام فرمود: «سَتَخْلُو کوفَةُ مِنَ الْمُؤمِنِینَ، وَیأْزِرُ عَنْهَا الْعِلْمُ کما تَأْزِرُ الْحَیةُ فی جُحْرِها، ثُمَّ یظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یقالُ لَها قُمْ، وَتَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ، حَتّی لایبْقی فی الْارْضِ مُسْتَضْعَفٌ فی الدّینِ حَتّی الْمُخَدَّراتِ فِی الْحِجالِ، وَذلِک عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیجْعَلُ اللَّهُ قُمْ وَاهْلَهُ قائِمینَ مَقامَ الْحُجَّةِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَلَمْ یبْقَ فی الْارْضِ حُجَّةٌ، فَیفیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ الی سایرِ الْبِلادِ فی الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، فَیتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقَ حَتّی لایبْقی احَدٌ عَلَی الْارْضِ لَمْ یبْلُغْ الَیهِ الدّینُ وَالْعِلْمُ، ثُمَّ یظْهَرُ الْقائِمُ علیه السلام؛ بزودی کوفه از مؤمنان تهی خواهد گشت و علم و دانش از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که در لانه اش پنهان شود. آن گاه علم و دانش در شهری به نام قم آشکار خواهد شد. این شهر معدن دانش و فضیلت خواهد شد تا آنجا که بر روی کره زمین کسی نمی ماند که در دین ضعیف و ناتوان باشد، حتّی زنان پرده نشین؛ و این امر نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد؛ خداوند قم و مردم آن را جانشینان حضرت حجّت قرار می دهد. اگر چنین نبود بی شک زمین اهل خود را می بلعید و در روی زمین حجتی باقی نمی ماند. علم و دانش از این شهر به شهرهای دیگر در شرق و غرب عالم سرازیر می شود و بدین سان حجّت خدا بر بندگانش تمام می شود، تا آنجا که در کره خاکی کسی نمی ماند که دین و دانش به او نرسیده باشد؛ سپس حضرت مهدی علیه السلام ظهور می کند». (بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 23)

7. قم کانون شیعیان

عبدالله بن سنان روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، که در بخشی از آن آمده است «وَ هُوَ مَعْدِنُ شیعَتِنا؛ قم کانون شیعیان ماست».  (بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 20)

8. قم پناه مؤمنان در فتنه ها

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها؛ هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 26)

9. سلام و برکات خدا بر قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ لَعَلی قُمْ مَلِکاً رَفْرَفَ عَلَیها بِجَناحَیهِ لایریدُها جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا اذابَهُ اللَّهُ کذَوبِ الْمِلْحِ فی الْماءِ، ثُمَّ اشارَ الی عیسَی بْنِ عَبْدِاللَّهِ فَقالَ: سَلامُ اللَّهِ عَلی اهْلِ قُمْ. یسْقَی اللَّهُ بِلادَهُمُ الْغَیثَ، وَینْزِلُ اللَّهُ عَلَیهِمُ الْبَرَکاتِ، وَیبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ، هُمْ اهْلُ رُکوعٍ وَسُجُودٍ وَقِیامٍ وَقُعُودٍ، هُمُ الْفُقَهاءُ الْعُلَماءُ الْفُهَماءُ، هُمْ اهْلُ الدّرایةِ وَالرّوایةِ وَحُسْنِ الْعِبادَةِ؛ برفراز قم فرشته ای پیوسته بال و پر می زند. هیچ ستمگری تصمیم سوئی در مورد قم نمی گیرد مگر این که خداوند او را (به وسیله آن فرشته) نابود می کند، همانگونه که نمک در آب حل می شود. حضرت سپس از عیسی بن عبدالله قمی یاد کرد و فرمود: سلام و درود خدا بر اهل قم. محلی که خداوند آن را با آب باران سیراب می کند، و برکاتش را بر اهل آن نازل می نماید، و گناهان و خطاهای آنان را تبدیل به حسنه می کند. آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنها هستند فقها و علما و خردمندان. آنان اهل روایت و درایت و عبادت نیکو هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 46)

10. خاک قم مقدّس است

امام صادق علیه السلام فرمودند: «تُرْبَةُ قُمْ مُقَدَّسَةٌ وَاهْلُها مِنَّا وَنَحْنُ مِنْهُمْ، لایریدُهُمْ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا عُجّلَتْ عُقُوبَتُهُ مالَمْ یخُونُوا اخْوانَهُمْ فَاذا فَعَلُوا ذلِک سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ جَبابِرَةَ سُوءٍ! اما انَّهُمْ انْصارُ قائِمِنا وَدُعاةُ حِقّنا. ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ الَی السَّماءِ وَقالَ: اللَّهُمَّ اعْصِمْهُمْ مِنْ کلّ فِتْنَةٍ وَنَجّهِمْ مِنْ کلّ هَلَکةٍ؛ خاک قم مقدّس است، ومردم قم از ما، و ما از آنها هستیم. هر ظالم ستمگری نسبت به قم نظر سویی داشته باشد خداوند در مجازاتش تعجیل می کند. این ویژگی ها برای اهل قم تا زمانی است که نسبت به یکدیگر خیانت نکنند. اگر چنین کنند خداوند حاکمان ستمگری را بر آنها مسلّط می کند. آگاه باشید که یاران حضرت مهدی علیه السلام و دعوت کنندگان به حقّ ما، قمی ها هستند. سپس حضرت سر به آسمان بلند کرد و این گونه در حق اهل قم دعا کرد: خدایا! آنها را از هرفتنه ای حفظ کن و از هر هلاکت و نابودی مصون بدار». (بحارالانوار، ج 60، ص 218، ح 49)

11. قم پناهگاه فاطمیون و محل راحتی مؤمنان

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا اصابَتْکمْ بَلِیةٌ وَعَناءٌ فَعَلَیکمْ بِقُمْ. فَانَّهُ مَأْوی الْفاطِمِیینَ، وَمُسْتَراحُ الْمُؤْمِنینَ. وَسَیأتی زَمانٌ ینْفَرُ اوْلِیائُنا وَمُحِبُّونا عَنَّا وَیبْعُدُونَ مِنّا، وَذلِک مَصْلَحَةٌ لَهُمْ لِکیلا یعْرَفُوا بِوِلایتِنا، وَیحْقِنُوا بِذلِک دِمائَهُمْ وَامْوالَهُمْ. وَما ارادَ احَدٌ بِقُمْ وَأَهْلِه سُوءاً الّا اذَلَّهُ اللَّهُ وَابْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ؛ هر زمان بلاها و نگرانی ها شما را فراگرفت به قم پناه ببرید. زیرا قم پناهگاه فاطمیین و محل راحتی مؤمنان است. و زمانی خواهد آمد که اولیاء و دوستان ما از ما دور می شوند و از شهرهای ما کوچ می کنند، و این کار به مصلحت آنان است، برای این که به ولایت ما شناخته نشوند، و جان و مال خود را حفظ کنند و هر کس به قم و اهل قم نظر بدی کند خداوند او را ذلیل کرده و از رحمتش دور می سازد». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 32)

12. قم مأمن شیعیان

جماعتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمودند: «اذا عَمَّتِ الْبَلایا فَالْامْنُ فی کوفَةِ وَنَواحیها مِنَ السَّوادِ وَقُمْ مِنَ الْجَبَلِ وَنِعْمَ الْمَوْضِعُ قُمْ لِلْخائِفِ الطَّائِفِ؛ هنگامی که بلا فراگیر شود امنیت در کوفه و اطراف آن در عراق، و قم در منطقه جبل (ایران) خواهد بود و قم محل خوبی برای افراد خائف و سرگردان است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 28)

13. دفع بلا از قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا فَقَدَ الْامْنُ مِنَ الْعِبادِ، وَرَکبَ النَّاسُ عَلَی الْخُیولِ، وَاعْتَزَلُوا النّساءَ وَالطّیبَ، فَالْهَرْبُ الْهَرْبُ عَنْ جَوارِهِمْ، فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِداک: الی اینَ؟ قالَ: الی الْکوفَةِ وَنَواحیها، اوْ الی قُمْ وَحَوالیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهُما؛ هنگامی که امنیت از میان مردم رخت بربست، و مردم سوار بر مرکب های جنگی شده، و از همسران خویش و بوی خوش فاصله گرفتند، از آنها فرار کنید. راوی می گوید عرض کردم: فدایت گردم به کجا فرار کنیم؟ فرمود: به سمت کوفه و حوالی آن، یا قم و نواحی آن، زیرا بلا از این دو شهر دفع شده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 29)

14. قم مرکز شیعیان و موالیان ائمّه اطهار علیهم السلام

سلیمان بن صالح می گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، که از فتنه های بنی عبّاس و مشکلاتی که از سوی آنها دامنگیر مردم شده بود سخن به میان آمد، عرض کردم: فدایت گردم، در چنین زمانی مردم به کجا پناه ببرند؟ فرمود: «الی الْکوفَةِ وَحَوالیها وَالی قُمْ وَنَواحیها، ثُمَّ قالَ: فی قُمْ شیعَتُنا وَمَوالینا؛ به کوفه و حوالی آن و قم و اطراف آن پناه ببرید. سپس فرمود: شیعیان و موالیان ما در قم هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 35)

15. اهل قم یاران امام زمان(عج)

امام صادق علیه السلام خطاب به عفان بصری فرمود: «آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفت: خدا و رسولش و شما بهتر می دانید. فرمود: «انَّما سُمّی قُمْ لِانَّ اهْلَهُ یجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ، وَیقُومُونَ مَعَهُ وَیسْتَقیمُونَ عَلَیهِ وَینْصُرُونَهُ؛ از آن جهت قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات الله علیه اجتماع نموده، و همراه او قیام می کنند، و در راه او پایداری می ورزند، و به یاریش بر می خیزند». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 38)

16. اهل قم بندگان پیکارجوی خدا

یکی از راویان حدیث می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم که این آیه شریفه قرائت شد: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیهِمْ عِبَاداً لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیارِ وَکانَ وَعْداً مَّفْعُولًا؛ هنگامى که نخستین وعده فرامى‏رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما بر مى‏انگیزم( تا شما را سخت درهم کوبند، حتى براى به دست آوردن مجرمان) خانه‏ها را جستجو مى‏کنند، و این وعده‏اى است قطعى» سوره اسراء، آیه 5

سؤال کردم این افراد چه کسانی هستند؟ امام سه مرتبه فرمود: به خدا قسم آنها قمی ها هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 40)

17. اهل قم یاوران اهل بیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «اهْلُ خُراسانَ اعْلامُنا، وَاهْلُ قُمْ انْصارُنا؛ مردم خراسان اعلام و نشانه های ما، و اهالی قم یاوران ما هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 30)

18. اهل قم آمرزیده شده اند

امام صادق علیه السلام فرمود: «اهْلُ قُمْ مَغْفُورٌ لَهُمْ؛ غفران الهی برای اهل قم است». (بحارالانوار، ج 60 ، ص 218، ح 48)

19. تصریح بر نجیب بودن اهل قم

ابان بن عثمان می گوید: عمران بن عبدالله قمی وارد بر امام صادق علیه السلام شد. حضرت خطاب به او فرمود: «کیفَ انْتَ؟ وَکیفَ وُلْدُک؟ وَکیفَ اهْلُک؟ وَکیفَ بَنُو عَمّک؟ وَکیفَ اهْلُ بَیتِک؟ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِیاً. فَلَمَّا خَرَجَ قیل لِابی عَبْداللَّهِ علیه السلام: مَنْ هذا؟ قالَ: نَجیبُ قُومِ النُّجَباءِ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبَّارٌ الّا قَصَمَهُ اللَّهُ؛ حالت چطور است؟ فرزندانت چطورند؟ عموزادگانت چطورند؟ اهل بیت تو چگونه اند؟ سپس برای مدّتی طولانی با او سخن گفت. هنگامی که عمران از خدمت امام مرخص شد، کسی پرسید: این آقا (که اینقدر مورد احترام شما قرار گرفت) چه کسی بود؟ فرمود: فرد نجیبی از قوم نجباء (مردم قم) بود. مردمی که هرگاه ستمگری قصد بدی نسبت به آنها کند، خداوند او را درهم می شکند». (بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 19)

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آیین دمام‌ زنی به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در بندرعباس
  • خدمت اهالی هرمزگان در چایخانه حضرت رضا علیه السلام
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • امام جعفر صادق(ع) بر اتحاد و وحدت امت اسلامی توصیه می‌کردند
  • بندرلنگه در سوگ حضرت صادق علیه‌السلام
  • گیلان در سوگ سالروز شهادت صادق آل عبا (ع)
  • گیلان در سوگ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام
  • حقیقت بندگی خدا در بیان امام صادق(ع)
  • امام صادق(ع) مرجع امت اسلامی است
  • امام صادق(ع) چگونه جان امام بعد از خود را محافظت کردند؟